آرتين آرتين ، تا این لحظه: 10 سال و 8 ماه و 14 روز سن داره

آرتين مامان

بدون عنوان

1393/11/6 14:55
نویسنده : هاني
405 بازدید
اشتراک گذاری

چندر روز پيش تولد يك سالگي مهديار بود.اين اولين جشن تولد بود كه با هم مي رفتيم.اول نمي خواستم

ببرمت. 

گفتم  اونجا اذيت مي شي اما بعد پشيمون شدم و با هم رفتيم .همين كه از در رفتي تو و خاله سمانه بغلت

كرد شروع  كردي به گريه كردن من بردمت تو اتاق مهديار ولي گريت بند نمي اومد.با دستت اشاره مي كردي كه

بيرون نريم  و همون جا بشينيم خلاصه بعد از 20 دقيقه با هم اومديم بيرون چسبيده بودي به من و اصلا از جات

تكون  نمي خوردي برات يه تلفن خريده بودم كه تو دستت بود و باهاش سرگرم بودي.بعد كه كم كم يخت باز

شدي رفتي با يه پسر  كوچولو كه از خودت بزرگ تر بود بازي كردي اما كلا خيلي مظلوم بودي نگات كه مي كردم

دلم براي اين  همه  مظلوميت مي سوخت و به خودم گفتم اون ارتين آتيش پاره كجاست؟؟؟؟خندونکولي وقتي

همه مهمونا رفتن و خونه خاله سمانه خالي شد ديدم آريتن آتيش پاره داره مي ياد براي همين زود آماده شديم

و اومديم خونهتعجب.

ديشب كه بردم بخوابونمت دستاتو انداختي دور گردنم و هي بوسم مي كردي و با زبون خارجكي خودت مثلا

داشتي با هام حرف مي زدي اينقدر كيف داشت كه نگو بعد همين طور كه خيلي با هم مهربون بوديم شما به

اوج احساسات رسيدي و با شيشت زدي تو دهنه من و پر خون كردي گریهيعني يه همچين پسر احساساتي

دارم من.

دوستت دارم وقتايي كه از همه چيز و همه كس خسته مي شم با نگاه كردن به تو همه چي يادم مي ره و فقط

يادم مي مونه كه من مامان آرتينم يه پسر خييييلي شيطون و دوست داشتني و اين يعني همه

خوشبختي.دوستت دارم يكي يه دونه.

پسندها (2)

نظرات (0)